شاهنامه گرچه یک کتاب است، ولی در واقع یک سوگنامه ای است، که هر کس به فراخور حال خود آن را با صوتی حزین، یا حماسی می خواند! شاهنامه زندگی و عقاید هر فردی است که آن را می خواند. شیعه آن را جدا می خواند، اهل سنت جدا! مسلمان و غیر مسلمان، فارسی زبان و غیر فارسی زبان. هرکس به فراخور حال خود، آن را روخوانی می کند! از نظر شاه پرستان و خداپرستان، فردوسی زبان حال هرکدام را داشته، و تاییدی بر عقاید آنها است. لذا همه به دنبال شاهنامه هستند. هندو و چینی که سهل است، اروپایی و آمریکایی نیز از ان می اموزند. و آن را مطابق ایده های خود پیدا می کنند. همانطور که رستم چند بعدی است، دیو و اژدها هم برای هرکس تفسیر خود را دارد. عده ای فردوسی را شیعه می دانند، چون گفته خاک پی حیدرم. عده ای او را شاه پرست می دانند،و نام گذاری شاهنامه را دلیل می دانند. اما برجسته ترین نکته فردوسی، زنده کردن عجم با زبان پارسی است. لذا در سراسر جهان، نهضت شاهنامه خوانی میتواند: به گسترش زبان پارسی کمک کند. زیرا بعد از شاهنامه سراغ: گلستان و بوستان سعدی می روند، بعد هم حافظ و مولوی و خاقانی! و عاقبت بیدل دهلوی! که اصلا مدعی است: دهلی مرکز زبان پارسی است. هندو یعنی پارس! واگر این نهضت را رصد کنیم، زبان فارسی اولین زبان دنیا خواهد بود. زیرا هیچ کتابی به اندازه شاهنامه، ترجمه یا تالیف و تحقیق نشده است. نقاشی برای کتاب، اصولا از شاهنامه آغاز می شود. زیرا قبل از آن وجود نداشته. به قول استاد آغداشلو، هرچه از نقاشی مانویان و ارژنگ و دیگران قبل از اسلام، گفته می شود فقط حدسیات است و: آثار انها چیزی باقی نمانده است. در دوران اسلامی کتاب آغاز می شود، در ابتدا فقط بر روی خط آن تمرکز شده بود، ولی بعد تذهیب به آن اضافه شد. چون در اسلام نقاشی صورت و انسان مکروه است، لذا از گل و بوته استفاده می شد. بعد نقاشان جرات کردند: جانداران را هم اضافه کردند، و به گل و بلبل و حیوانات دیگر شد. نقاشی از شیر در کنار تمثال حضرت علی هم، بعد ها به آن اضافه گردید. ولی همچنان در هاله ای از ابهام است. چنانکه در فیلم محمد رسول الله، صورت حضرت علی یا پیامبر اصلا نشان داده نمی شود. اما شاهنامه که یکی از ابعاد آن، قیام برعلیه قران بیان شده! راه را برای نقاشی هموار ساخت، بجای نقاشی حیوانات در کلیله و دمنه، به نقاشی روی آوردند. اصطلاحا این کار را شاهنامه نگاری می گویند. که در زمان ایلخانان مغول و تیموریان، به اوج خود می رسد. زیرا آنان که بیابانگرد بودند، بدنبال اثبات هویت ایرانی برای خود بودند. همه حکومت های ترک و مغول، از خوارزمشاهیان تا سلجوقیان وایلخانان، همگی به فردوسی و شعر های پارسی، علاقه نشان می دادند تا برای خود، هویتی ایرانی جعل کنند. درست مثل اینکه کسی دوسال، در تهران زندگی می کند خود را بچه تهران می داند. و لهجه تهرانی را غلیظ تر از خود تهرانی صحبت می کند. در عصر ما هم، شهرستانی ها  بیشتر به: فکر شاهنامه و امثال آن هستند. بیشتر شاعران پارسی گوی، از میان ترک ها و آذری ها هستند. نمونه بزرگ آن استاد شهریار است، که با لهجه شیرین تبریزی، اشعار فارسی ناب سروده است. شمس  و صائب تبریزی، نظامی گنجوی، و امثال آن کم نبودند. ناصر خسرو دهلوی از هند و دهلی هم، کمبودی ندارد. معروف است که شاعری بیت شعری گفت و درماند!(برذزه اگر بوتراب نظر کند!بقیه را حضرت علی خودش گفت: بر اسمان رود و کار افتاب کند! لذا زمان آن فرا رسیده که گوگل یا میکروسافت، فارسی را زبان اول اعلام کنند،. عربی در ردیف دوم و انگلیسی سوم است.

In the mournful shahnameh

Although the book of Shahnameh is a book, it is in fact an oath, which, according to its very nature, reads it as a sacred voice, or epic! Shahnameh is the life and beliefs of everyone who reads it. Shi'ism singing it apart, separated from Sunnah! Muslim and Non-Muslims, Farsi and Non-Farsi. Everyone is listening to it! From the point of view of the Shahristans and goddesses, Ferdowsi has had the language of each and confirms their beliefs. So everyone is looking for Shahnameh. Hindu and Chinese who are easy to learn, European and American. And they find it according to their ideas. As Rustam is multi-dimensional, Dave and Dragon have their own interpretations for everyone. Some believe that Ferdowsi is a Shiite, because I say that the soil is dirty. Some consider him a "king", and consider the naming of the Shahnameh as the reason. But the most prominent point of Ferdowsi is the revival of Ajm in Persian language. So around the world, the Shahnameh movement can help spread Persian language. Because after the Shahnameh, they are looking for: Golestan and Sa'di boosters, then Hafez and Rumi and Khaghani! And the sequel to Bidle Dehwali! Which claims: Delhi is the Persian language center. Hindu means Pars! If we observe this movement, Persian will be the first language in the world. Because: no books have been translated or written as much as Shahnameh. The painting for the book begins essentially from the Shahnameh. Because: it did not exist before. According to Professor Aghdashloo, whatever the Manichaean, Arjang, and others before the creation of Islam are said to be just conjecture: their works have not been left. In the Islamic era, the book begins, initially focused only on its line, but then the illumination was added to it. Because in Islam, the painting of the face and the human is abominable, so the flowers and bushes were used. Then the painters dare: they added the animals, and went to flowers and nightingales and other animals. Paintings of milk alongside the image of Imam Ali, later added to it. But it is still in a hurry of ambiguity. As in the movie Muhammad the Prophet, the face of Ali or the Prophet is not shown at all. But Shahnameh, one of its dimensions, is an uprising against Quran! It paved the way for painting, instead of painting animals in Calleh and Damnh, they turned to painting. The so-called "Shahnameh". Which peaked at the time of the Mughal and Timurid Ilkhanis. Because: those who were descendants sought to prove themselves Iranian. All Turk and Mongolian governments, from Khwarazmshahians to Seljuk Vejlkhanan, were all interested in Ferdowsi and Persian poetry, to fake their identity for themselves. Just like someone living in Tehran for two years, he considers himself a kid of Tehran. He speaks Tehran's accent more thoroughly than Tehran himself. In our era, Shahrastani is more to: the thought of Shahnameh and so on. Most Persian poets are among the Turks and Azeris. The great example is Master Shahriar, who has composed poetry of Persian poetry with sweet accent of Tabrizi. Shams and Saeb Tabrizi, Ganjawi military, and so on. Nasser Khosrow Dehlavi, also from India and Delhi, has no shortage. It is well-known that poetry poetry is a poem that has been talked about and spoiled! (If you think about it, Ali himself said: "It's time to go to work, so it's time for Google or Microsoft to declare Persian in the first language." Arabic is in the second and third English terms.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امير تک‌بلاگ | Amir TechBlog حامی الکترونیک Ronnie مهمترین خبرهای 24 ساعت گذشته - بینگ نیوز اموزش اشپزی رفلکس های اسیدی ذهن یک بشر اسیلوسکوپ دیجیتال | دوربین ترموگرافی | کروماتوگرافی گازی | تست نقطه اشتعال | اسپکتروفتومتر سینک استیل صنعتی دوستان