حزب الله نیز مانند سپاه کارهای اقتصادی کند

راه نجات لبنان عقب نشینی حزب الله نیست، زیرا که امید همه مردم لبنان، به سید حسن نصرالله است. اگر صدای مخالفی هم می اید، مزدوران سعودی یا صهیونیست ها هستند. از بلند بودن این صداها میتوان فهمید که: همچون طبل توخالی هستند. لذا به آنها نباید توجه کرد. آنها می خواهند که حزب الله دست از فعالیت بکشد، تا مردم لبنان در سختی بمانند و خیال کنند که: تقصیر حزب الله است. لذا باید به فعالیت های اقتصادی خود ادامه دهد. روشهای شیعه در حکومت داری، به حزب الله این امکان را می دهد تا: دست برتر را داشته باشد. خزب الله این را بداند که: دشمنان او صهیونیست ها و یا فالانژها نیستند، زیرا که قران فرموده: کافران را بر مسلمانان راه تسلطی نیست. آنها آنقدر با هوش نیستند، که سر از کار های حزب الله دراورند. لذا اگر مخالفتی هم می شود، از همان شیعیان خود فروخته: امثال شیعه انگلیسی است. نصرالله بخوبی می داند: که قاتل های بزرگ فالانژ ها هم شیعه بودند! که مزدوری می کردند. یعنی خود فالانژها یا کتائب، ترس در دل داشتند و در کار های سخت، به این افراد تکیه داشتند. بنا براین چه مسیحیان و چه یهودیان و یا برادران اهل تسنن، هیچکدام نه به فکر دشمنی هستند، و نه خواستار انحلال حزب الله هستند. بلکه همه آنها اعتراف می کنند: وجود حزب الله مایه رشد و ارتقا لبنان است. از یکسو توانسته امنیت را به لبنان هدیه دهد، و از سوی دیگر دشمنان را ترسانده،  سر زمین های لبنان را آزاد کرده است. از نظر اسلام هم دست سید حسن باز است. زیرا در قران، مسیحیان را قسسین گفته و فرموده اند که: نسبت به مسلمانها مهربانترند. در مورد اهل کتاب نرمش های زیادی میتوان داشت. قران می فرماید: با آنها در مشترکات صحبت کنید، و به هم افزایی بیاندیشید.( قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ) بنابر این عقب نشینی لازم نیست، بلکه همنشینی لازم است. از نظر تاریخی و فلسفی هم، نقش لبنان بسیار حساس تر از ایران و عراق است. در ایران بحث قومیت ها مطرح است، و در عراق بیشتر بحث سیعه و سنی، ولی در لبنان با فضای وسیعتری، یعنی ادیان توحیدی روبرو هستیم. اما از نظر دشمنان هرسه دولت یکی است! با یک چوب همه آنها را می رانند. در نمایش! اعتراضات دیدیم که: در هر سه کشور استعفای دولت(ناکار آمد) در دستور کار بود. که البته لبنان زود تسلیم شد، و سعد حریری سریع استعفا داد. عراق کمی دیر تر،  ولی ایران مقاومت کرد.  گرچه حریری هم  برگشته است، یعنی در واقع استعفایی در کار نبوده. اما عراق، فشار رئیس جمهور زندیق، باعث شد تا دولت استعفا دهد: زیرا که قدرت را در نبود نخست وزیر، میتوانست قبضه کند. پس برای اینکه به دام اشتباه نیافتند، باید بازی دولت را رها کنند! یعنی دولتمردان را فریب خورده دشمن بدانند، و کاری به کار انها نداشته باشند. و دولت در سایه تشکیل دهند که لیبرال نباشند، و نگاهی به بیرون از ملت هم نکنند. مانند حشد الشعبی در عراق، یا بسیج در ایران و حزب الله در لبنان . همانطور که سپاه و ارتش در ایران، به میان مردم رفته و مشکلات آنها را برطرف می کند، حزب الله و حشد الشعبی هم، بدون توجه به بازی دولتهایشان، به سازندگی و کشور مشغول شوند. در جهت رفع محرومیت و بیکاری اقدام نمایند. این کار باعث می شود: اوقات فراعت ارتش و نیروهای بسیج و حشد والشعبی وحزب الله پر شود، وهم کار مفید انجام دهند، وابستگی به دشمنان را به حداقل برسانند. در نهایت موجب فعال شدن دولت ها هم می شود. زیرا وقتی دولتها از جنگ یا: بازی ی و قدرت طلبی، خسته شدند خواهد دید که کار برای مردم، از همه چیز بهتر است. با تداوم  کار، ثروت تولید، کسری بودجه ازبین  رفته، مردم هم خوشحال می شوند

Way to save Lebanon

The way to rescue Lebanon is not to withdraw from Hezbollah, because the hope of all Lebanese people is to Sayyid Hassan Nasrallah. If you disagree, the mercenaries are Saudi or Zionists. From the loudness of these sounds you can see: They are like hollow drums. So they should not be ignored. They want Hezbollah to stop, so that the Lebanese people can stay in trouble and think: It is Hezbollah's fault. It must therefore continue its economic activities. Shiite practices in government allow Hezbollah to: have the upper hand. Hezbollah knows that: His enemies are not Zionists or phalanxes, because the Qur'an says: the unbelievers do not dominate the Muslims. They are not smart enough to handle Hezbollah. Therefore, if there is any opposition, it will sell itself to the same Shiites: the likes of Shiites are English. Nasrallah knows very well: the big phalanx killers were Shiites! Who were hired. That is to say, the phalanxes themselves or the kataabs, feared and relied on these people for their hard work. So whether Christians, Jews or Sunni brothers, neither think of enmity nor call for the dissolution of Hezbollah. Rather, they all admit: Hezbollah is a source of growth for Lebanon. On the one hand, it has been able to gift security to Lebanon, and on the other it has frightened enemies and liberated Lebanon. From the Islamic point of view, the hand of Seyed Hassan is open. Because in the Qur'an, Christians have been exasperated and said: they are more compassionate than Muslims. There is a lot to be said about the book. The Koran says: Talk to them in common, and think of synergies. Historically and philosophically, the role of Lebanon is much more sensitive than Iran and Iraq. In Iran there is the issue of ethnicities, and in Iraq most of the issues are Sunnis and Sunnis, but in Lebanon we have a broader space, the monotheistic religions. But the enemies of all three states are one! They drive them with a stick. in view! The protests saw: In all three countries, government resignation (ineffective) was on the agenda. Of course Lebanon surrendered soon, and Saad Hariri resigned quickly. Iraq was a little late, but Iran resisted. Although Hariri is back, there is no resignation. But Iraq, under President Zindiq's pressure, forced the government to resign: it could seize power in the absence of a prime minister. So, in order not to be caught in the wrong trap, they must abandon the government game! That is to say, the statesmen are deceived by the enemy, and have nothing to do with them. And form a shadow government that is not liberal, and not look outside the nation. Like Hashed al-Shaabi in Iraq, or Basij in Iran and Hezbollah in Lebanon. As the army and the army in Iran go out among the people and solve their problems, Hezbollah and Hashed al-Sha'abi, too, are engaged in building up the country regardless of their governments. Take action to eliminate deprivation and unemployment. It does: fill the army and the Basij and Hezbollah and Hezbollah with superhuman times, and do useful work, minimizing enemy dependence. In the end, it will also make governments more active. Because when governments get tired of war or political games and power-seeking, they will find that work is better for the people. As work continues, production wealth, budget deficits disappear, and people are happy